ثبت مرگ
اهمیت ثبت اطلاعات مرگ و میر
نارسائیهای وضع موجود جمع آوری آمار مرگ و میر و علل مربوطه
گردش کار فعلی ثبت اطلاعات مرگ و میر
ثبت علل مرگ و میر در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی
گردش اطلاعات
ابزارهای تشخیص علل مرگ و میر
اقلام و عناصر گواهی فوت
تعریف علت مرگ
صدور گواهی فوت دوره حول تولد
جنبههای قانونی و حقوقی ثبت علل مرگ
وظائف مراکز بهداشتی و خانههای بهداشت
اهمیت ثبت اطلاعات مرگ و میر
مرگ"Death " عبارتست از "از بین رفتن دائمی تمام نشانه های حیات در هر زمانی بعد از تولد زنده (قطع علائم بدون بازگشت بعد از تولد زنده)"
گواهی فوت وسیله ثبت واقعه مرگ است که بر اساس وضعیت مرگ تنظیم می شود. این گواهی سند معتبری است که کاربردهای بسیاری میتواند داشته باشد. برای بستگان متوفی وسیله پیگیری برخی اقدامات قانونی از جمله ابطال شناسنامه و پیگیری ارثیه متوفی می باشد. برای بخش سلامت تابلوی علل عمدهای است که منجر به فوت شده و همچنین عوامل خطر و نقش آنها را مشخص ساخته و مبین راهکارهای ارتقاء سلامت و کاهش مرگهای زودرس است. همچنین روند تغییرات علل مرگ و میر در طول زمان را مشخص می سازد تا در جهتگیریهای سیاستهای بهداشت و درمان به کار آید.
بالای صفحه
نارسائیهای وضع موجود جمع آوری آمار مرگ و میر و علل مربوطه:
کم شماری: با توجه به ساختار متفاوت اجتماعی و اقتصادی شهرها موضوع کم شماری در مناطق مختلف با نسبتهای متفاوتی وجود دارد. وجود گورستانهای متعدد غیر رسمی یا گورستان های پیروان سایر ادیان و همینطور در روستاهایی که تحت پوشش شبکه خدمات بهداشتی نیستند (10 درصد روستاها) این مشکل بطور جدی وجود دارد.
ثبت نادقیق: در گزارش اطلاعات مربوط به متوفی گاهی مواقع ملاحظه می شود که بخشی از اطلاعات متوفی به دلیل در دسترس نبودن، گزارش نشده است. همنچنین نوع اطلاعات ثبت شده در گواهیهای فوت در مناطق واستانهای مختلف به دلیل وجود فرمهای مختلف گواهی فوت متفاوت می باشد. علل مرگ و میر نیز که از سوی پزشکان گزارش می شود به دلیل عدم آموزش در دوره های تحصیلی و نبود برنامه های بازآموزی بعد از شروع بکار اغلب از دقت لازم برخوردار نبوده و در موارد قابل توجهی فقط به ذکر علائم مرگ اکتفا می شود. گواهی فوت از سوی پزشکانی که حتی ممکن است متوفی را ندیده باشند بر مشکلات این قسمت می افزاید.
تعاریف مختلف : یکسان نبودن تعاریف مختلفی که برای علل مرگ و میر استفاده می شود عامل مهمی در جمع ناپذیر بودن اطلاعات فوقالذکر می باشد. همچنین نبود برنامه مشخص برای ثبت موارد مرده زایی و جدا نکردن آنها از موارد سقط جنین و یا حتی مرگ سریع بعد از تولد زنده از مصادیق دیگر این مشکل است. صدور گواهی فوت برای اعضای قطع شده بدن در برخی شهرها نیز بر پیچیدگی این امر میافزاید. تغییر تعاریف از سوی سازمانهای بینالمللی نیز در زمره مشکلات میباشد.
چه باید کرد؟
برای تولید آمارهای مرگ و میر و علل مربوطه می توان همانند تولید سایر اطلاعات از روشهای سرشماری، نمونهگیری یا استفاده از آمارهای ثبتی استفاده نمود. هر کدام اراین روشها معایب و محاسن خود را دارد.
روش نمونه گیری به منظور کنترل برخی اطلاعات در مناطق خاص کاربرد دارد. روش سرشماری ویژگی گذشتهنگر داشته و بدلیل پویایی رخداد مرگ و میر در ظرف زمان غالباً کسب اطلاع از طریق سرشماری با کم شماری همراه است.
روشهای غیر مستقیم: برای برآورد میزان مرگ و میر میتوان از این روشها استفاده نمود. علیرغم مبانی علمی بهکار رفته در این روشها غالبً به دلیل عدم تطابق کامل مفروضات مورد نظر در مبانی نظری با واقعیتهای خارجی موجود یک جامعه، نتایج حاصل از این روشها با واقعیتهای موجود تفاوت دارد. کاربرد این روشها در مواردی که امکان دیگری برای دستیابی به این اطلاعات وجود نداشته باشد مفید است.
روشهای تعاقبی: در این روش یک جمعیت مشخص که بصورت خوشه ای از خانوارها میباشد انتخاب و در فواصل مشخص مثلاً هر سه ماه یا شش ماه یکبار خانوارها نسبت به وضعیت مرگ و میر مورد بررسی قرار میگیرند. برآوردهای حاصل از این روش به شرط انتخاب خوشههای مناسب که معرف جامعه لباشند میتواند تا حدودی مشکلات کمشماری را مرتفع سازد.
روشهای ثبتی: طبیعی ترین روش که میتواند آمار مرگ و میر را بدست دهد و با ماهیت پویایی آن هماهنگی دارد روش ثبتی است. در این روش واقعه مرگ و میر در زمان وقوع ثبت میشود و اطلاعات مربوط به مرگ و میر از این ثبت بدست می آید. در برنامه نظام ثبت علت مرگ و میر، صدور گواهی فوت به عنوان یک اقدام قانونی محور تولید آمار ثبتی مرگ و میر قرار گرفته است مزایای این روش عبارتند از:
• وجود مستندات خوبی برای اثبات رخداد واقعه مرگ
• استقلال اطلاع از خواسته ها و اغراض شخصی افراد
• قابلیت بهنگام سازی اطلاعات
• مصونیت از خطاهای نمونهگیری و بسیاری خطاهای غیر نمونهگیری
• صحت و دقت اطلاعات در صورت ثبت
البته این روش دو نقطه ضعف عمده دارا می باشد:
• فقدان پوشش کامل
• نامعین بودن میزان پوشش
به عبارتی وجود خطای پوشش و عدم آگاهی از میزان این خطا از آفتهای مهم این روش است، توجه به این نقاط ضعف در برنامهریزیها و همچنین بهرهگیری از منابع متنوع و متعددی که می تواند وقوع مرگ را نشان دهند، میتواند در کاهش و کنترل این خطاها بسیار موثر واقع گردد.
بالای صفحه
گردش کار فعلی ثبت اطلاعات مرگ و میر:
در کشور ماثبت مرگ بعنوان وظیفه قانونی به سازمان ثبت احوال واگذار شده است. بر اساس قانون برای تعیین وضعیت و هویت رسمی و قانونی مردم، ثبت چهار "واقعه حیاتی" به سازمان مزبور واگذار شده است. این چهار واقعه عبارتند از تولد، ازدواج، طلاق و مرگ. ثبت یک تولد در خانواری که تابعیت ایرانی دارد افزوده شدن یک فرد با هویتی معین به مجموعه تابعین و مرگ او خاتمه تابعیت اوست. برای اثبات این پایان اقدامات ذیل در بخشهای مختلف جامعه باید انجام شود.
• احراز وقوع مرگ
• احراز هویت متوفی
• اعلام وقوع مرگ
• تعیین علت مرگ
• اجازه تدفین
• تکمیل اسناد فوت و ابطال شناسنامه
برای دستیابی به نتیجه اصلی فرایند (ابطال شناسنامه) و حصول نتیجه فرعی آن (تعیین علل مرگ) عناصری باید با هم همکاری نماید:
• اعلام و تایید مرگ: توسط هر کسی میتواند صورت گیرد ولی اگر فردی غیر از پزشک این اعلام و تایید را بعهده بگیرد نیاز به شهادت افراد دیگر (استشهاد محلی) نیز هست.
• تعیین علت مرگ: پزشک شاغل در بخش خصوصی یا دولتی و سازمان پزشکی قانونی می تواند علت مرگ راتعیین و اعلام نماید. سازمان پزشکی قانونی بر اساس درخواست افراد یا دادستان موظف به بررسی کامل و تعیین علت مرگ می باشد.
• اجازه تدفین: بر اساس گواهی فوت که در آن فوت فردی با هویت معین تایید و علت آن اعلام شده باشد در گورستان رسمی (دارای هویت قانونی و زیر پوشش شهرداری) اجازه تدفین صادر میگردد و تدفین انجام میشود. در صورتیکه عدم وجود گورستان رسمی، اطرافیان و بستگان، متوفی را در محلی که به صورت عرفی گورستان نامیده شود دفن خواهند کرد. دفن در گورستان رسمی منجر به صدور اعلامیه فوت به سازمان محل ثبت احوال و ابطال شناستنامه می گردد. در مورد گورستانهای غیر رسمی قانوناً اعلام فوت به وسیله اطرافیان و بستگان متوفی در طی مدت معین به سازمان محلی ثبت احوال الزامی است.
افرادیکه:
- علل یا علت فوت آنها مورد تردید قرار دارد.
- افرادی که هویت آنها احراز نمیگردد.
- افرادی که دادستان یا اشخاص دیگری خواهان بررسی کامل علل مرگ آنها هستند.
گواهی فوت و علت مرگ آنها را سازمان پزشکی قانونی باید اعلام و صادر نماید و بر اساس همین اعلامیه دفن میگردند.
در سازمان ثبت احوال به عنوان متولی اصلی و قانونی تعیین احوال آحاد مردم، اطمینان از وقوع مرگ و احراز هویت به منظور ابطال شناسنامه ضرورت قانونی دارد.
سازمان پزشکی قانونی احراز هویت، تعیین علل مرگ در محدوده پاسخگویی به قاضی و زمان وقوع مرگ را به عهده دارد.
برای وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تعیین علل مرگ همراه با سایر مشخصههای متوفی همچون سن و جنس و ... اهمیت دارد.
بالای صفحه
ثبت علل مرگ و میر در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی
از آنجایئکه ماموریت این وزارتخانه، تامین عمر طولانی با سلامتی برای آغاز جامعه است، از علل بیماری بعنوان نماد و راهنمایی برای هدایت برنامه های مرتبط با سلامتی استفاده می شود.
در این وزارتخانه کلیه منابعی که امکان به دست آوردن اطلاعات مرگ و میر در آنها وجود دارد به عنوان پایگاه دیدهور تلقی می شوند و اطلاعات موجود در آنها جمع آوری می شود. این منابع به تفکیک شهرو روستا عبارتند از:
در مناطق شهری:
- بیمارستانها و زایشگاههای بخش خصوصی و دولتی
- پزشکی قانونی
- گورستانهای رسمی
- رابطین بهداشت
- چاپخانه ها
- مساجد
در مناطق روستایی:
بیش از 85 درصد جمعیت روستایی کشور تحت پوشش نظام شبکه های بهداشتی درمانی قرار دارند. در این شبکه محیطیترین بخش ارائه خدمات بهداشتی درمانی، خانه بهداشت است. بهورزان شاغل در این خانه های بهداشت مشخصات سنی و جنسی کلیه افراد تحت پوشش هر خانه بهداشت را ثبت میکنند و چون بومی همان روستا هستند همه افراد را می شناسند و از ابتلا، مرگ و سایر حالات آنها با خبر هستند و این اطلاعات در خانه بهداشت از ابزار اطلاعاتی به نام زیج حیاتی، قابل استخراج است. معمولاً در صورت وقوع مرگ، پزشک مرکز بهداشتی درمانی با استفاده از مدارک موجود و یا در صورت لزوم با انجام کالبدگشایی شفاهی "verbal autopsy" علت مرگ را شناسایی و ثبت مینماید. اطلاعات مزبور توسط کاردان مرکز بهداشتی درمانی ماهیانه به مرکز بهداشت شهرستان ارسال می شود. حدود 15 درصد از جمعیت روستایی خارج از محدوده های خانه های بهداشت با استفاده از گروههای سیار، که معمولاً از نزدیکترین مرکز بهداشتی درمانی یا مرکز بهداشت شهرستان اعزام می شوند تحت پوشش و مراقبت قرار گرفته و اطلاعات مورد نظر جمع آوری می گردد.
مسلماً در چنین مواردی علت اعلام شده از دقت کمتری برخوردار است.
بالای صفحه
گردش اطلاعات
در پایان هر ماه لیست موارد مرگ جمعیت تحت پوشش مرکز بهداشت شهرستان تهیه می گردد. چون منابع متعددی برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته، موارد تکراری در لیست مزبور خذف خواهند شد. اولویت حذف به این شرح است که اگر مرگی از دو منبع مثلاً بیمارستان و مرکز بهداشتی درمانی روستایی اعلام شده باشد و دارای علل متفاوت باشد، در صورتیکه علت اعلام شده از طرف بیمارستان کد پوچ Garbage code یا کد غیر ممکن نباشد علت اعلام شده توسط بیمارستان پذیرفته میشود. همچنین علل مرگ ثبت شده توسط مرکز بهداشتی درمانی به علل ثبت شده از گورستان ارجحیت دارد. علت اعلام شده توسط پزشکی قانونی در صورتیکه پوچ نباشد بر همه منابع برتری دارد.
همچنین لیست تهیه شده با اطلاعات سازمان ثبت احوال شهرستان مبادله و موارد عدم همپوشانی دو لیست، ثبت و مورد پیگیری قرار می گیرد.
در پایان هر ماه اطلاعات فوت شدگان در سطح مرکز بهداشت شهرستان وارد نرم افزار می شود و سپس به مرکز بهداشت استان ارسال می شود.
در جریان ثبت موارد مرگ در صورتیکه علل مرگهای اعلام شده توسط پزشکان بیمارستانها و پزشکی قانونی مشتمل بر کدهای پوچ باشد مرکز بهداشت شهرستان موظف است:
- تصویر گواهی فوت و علت را به پزشک یا منبع صادر کننده عودت داده و درخواست نماید که از ثبت علل پوچ، بیهوده و گمراه کننده در گواهی فوت خودداری نماید.
- برای پزشکانی که از کدها و علل مزبور استفاده می کنند آموزشهای لازم را برقرار نماید.
- از ابزار قانونی همچون اختیارات معاونتهای درمان دانشگاهها و سازمان نظام پزشکی به منظور حل ثبت علل بیهوده، پوچ و گمراه کننده استفاده نماید.
دانشگاههای علوم پزشکی موظف هستند در چهارچوب قوانین بازآموزی جهت علل حل مشکلات آموزشی پزشکان در زمینه های ذیل اقدام نمایند:
- شناسایی و استفاده از گواهی فوت استاندارد.
- تکمیل صحیح گواهی فوت
- چگونگی شناسایی علل مرگ
- شناسایی و تفکیک علل زمینهای، علل واسط و علل فوری مرگ
- گروه یندی علل مرگ
- شناسایی کدهای پوچ و علل غیر محتمل از بابت سن و جنس
- آموزش دانشجویان، دستیاران و پزشکان بخش های خصوصی و دولتی
بالای صفحه
ابزارهای تشخیص علل مرگ و میر:
تشخیص علت مرگ تابع وجود منابع و اطلاعات کافی و معتبر از سوابق پزشکی متوفی و تعیین علت درست از سوی تشخیص دهنده است.
در انتساب و تخصیص یک علت به یک مورد مرگ که از مهمترین و پیچیدهترین اقدامات در این فرایند است سه مشکل وجود دارد که عبارتند از:
1- عدم وجود اطلاعات کافی و مدون از چگونگی شکل گیری، تکوین و رخداد مرگ
2- تاثیر پذیری تعیین علت مرگ از میزان آموزش و تجربه تشخیص دهنده. با فرض وجود اطلاعات کافی در مورد مرگ، تشخیص و انتساب یک علت به آن مورد مرگ تحت تاثیر میزان آموزش فرد تشخیص دهنده، تجربه و سابقه وی، میزان جستجو، دقت و توجه وی قرار دارد.
3- عدم استفاده از قواعد و ضوابط یکسان برای انتساب و طبقه بندی مرگ
در تعیین علت مرگ بر اساس مدارک و منابع، موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد:
1- انتساب یک علت به یک مورد فوت با استفاده از اطلاعات بسیار دقیق
اطلاعات دقیق پیرامون علت مرگ از کالبد شکافی تشریحی، نمونه برداریهای آسیب شناسی، سم شناسی و آزمونهای ژنتیکی بدست میآید. ازاین روش به دلیل هزینه بالا و زمانبری زیاد نمی توان برای تعیین علت مرگ در کل جامعه استفاده نمود. این روش، موارد استفاده بسیار محدود در این زمینه ها دارد:
1-1 مواردی که تشخیص علت به روشهای بالینی امکان پذیر نیست یا احتمال وقوع تقصیر یا قصور در ایجاد آن وجود دارد.
2-1 مواردی که دادستان یا بستگان متوفی خواهان تعیین علل دقیق مرگ هستند.
3-1 مواردی که برای بررسی های علمی کاربرد دارد مثل:
1-3-1 تعیین سیر پاتوفیزیولوژی بیماریهای نوپدید
2-3-1 ارزشیابی تشخیصهای بالینی علل فوت که در این موارد از کالبد شکافی تشریحی به عنوان استاندارد طلایی استفاده میشود.
در کشورما برای کالبد شکافی تشریحی نیاز به مجوز بستگان متوفی یا حکم قضایی است.
2- انتساب یک علت به یک مورد فوت بر اساس مدارک مدون
این حالت بطور عمده در موادری که مرگ در بیماران بستری در بیمارستان رخ می دهد وجود دارد. در ایران نسبت موارد مرگ در بیمارستان به کل موارد مرگهای ثبت شده حدود 40 درصد برآورد میشود. اگر پرونده بیمارستانی متوفی کامل تکمیل شده باشد میتواند مبنای تعیین مجموعه علل منجر به فوت گردد، اما وضعیت پرونده های بیمارستانی در مناطق مختلف از دقتهای یکسانی برخوردار نیست و باید بر حسب دقت ثبت اطلاعات موجود در پرونده از آن استفاده نمود.
3- انتساب یک علت با استفاده از اطلاعات ناقص و محدود
در مواردی که منابع اطلاعات کافی و قابل اعتماد از سوابق پزشکی متوفی وجود ندارد از روش کالبد شکافی شفاهی استفاده میشود. بکارگیری این روش بر سه فرضیه استوار است:
الف- افراد خانواده متوفی علائم و بیماریهای متوفی را می شناسند و به دقت می توانند آنها را بخاطر آورند.
ب- مجموعه علائمی که به یک مورد مرگ منجر می شود اختصاصی همان علت مرگ است. این مجموعه علایم را منطقاً نمیتوان برای علل دیگری اختصاص داد. به عنوان مثال یک جوان پانزده ساله با تب، بثورات پوستی، سرفه و تنگی نفس نمیتواند با علت سکته مغزی یا قلبی فوت کرده باشد و مرگ او بیشتر به یک بیماری عفونی مثلاً سرخک می تواند منتسب شود.
ج- درصد کمی از مرگها هستند که در هاله هایی از ابهامات قضایی و حقوقی پیچیده شدهاند. مرگ بسیاری از انسانها در جوامع در حال توسعه واقعهایست روشن، شفاف و بدون ابهام. حافظه خانوادگی بر اساس پیوندهای عاطفی عمیق، سیر داستان مرگ عزیز خود را بخوبی به یاد دارد، مشروط بر آنکه واقعه فوت در ابهامات قضایی و یا زیر غبار سالهای طولانی بعد از مرگ دفن نشده باشد.
این روش تشخیصی عبارتست از مجموعهای از سوالات هدفمند که در پایان پرسشگر را به تشخیص علت مرگ در گروههای کلی یا زیر گروههای شایع و مشخص هدایت نماید.
این روش ممکن است بر پایه شناسایی وتعقیب سیر نشانه های منجر به مرگ یا بر پایه شناسایی و تعقیب سیر امراض که منجر به مرگ شده است تهیه شده باشد. اخیراً پرسشنامه هایی نیز طراحی شده است که از هر دو امکان استفاده مینماید و در عین حال حاوی سوالات باز بیشتری است که بتوان از آن نتایج کاملتری را بدست آورد. معمولاً ابزار مورد استفاده از این روش برای موارد مرگ نوزادی، مرده زایی، مرگ کودکان و مرگ بالغین جداگانه طراحی و بکار برده می شود.
بالای صفحه
در جریان انتساب و تحقیق علت مرگ موارد غیر ممکن، غیر متحمل و بی ارزش را باید به شرح زیر مورد توجه قرار داد.
1- کدهای غیر ممکن(Impossible codes )کدهای غیر ممکن عبارتست از انتساب عللی که از بابت جنس و سن، وقوع آنها غیر ممکن باشد.
برخی کدهای غیر ممکن از نظر جنس عبارتند از:
• خودکشی در سن زیر پنج سال و در هر دو جنس
• مرگ ناشی از عوارض بارداری و زایمان در سنین زیر 8 سال و در جنس مونث.
موارد ذیل بطور کلی منجر به مرگ نمی گردد:
افسردگی یک قطبی- اختلال وسواسی- میگرن-عقب ماندگی ذهنی- کری-مشکلات پوسیدگی دندان- PTSD (Post Traumatic Stress Disorder )
2- کدهای غیر محتمل(impossible )
برخی کدهای غیر محتمل و بعید بعنوان علل مرگ از نظر جنسی و سنی عبارتند از:
• مشکلات ناشی از بارداری و زایمان در سنین کمتر از 10 سال و بیشتر از 54 سال
• مشکلات ناشی از دوره حول تولد، کمبود وزن هنگام تولد و یا زایمان زودرس، صدمات زایمانی آسفیکسی در سنین 4 سال و بالاتر.
• سرطان های دهان، اروفارنکس، مری، معده، کولون و رکتوم، ریه و برنش، کبد، پانکراس، ملانوما، پستان مثانه و میلوما در سنین زیر 5 سال.
• سرطان دهانه رحم، جسم رحم و تخمدان و جفت زیر 10 سال جنس مونث.
• سرطان پروستات در زیر 10 سال مذکر.
• مرگ ناشی از موارد زیر گروه سنی زیر 5 سال گر چه محتمل هستند ولی اثبات آن به دلایل و مدارک کافی و مستدل نیازمند است.
• بیماریهای روماتیسمی قلب، بیماریها و عوارض ناشی از فشار خون، بیماریهای ایکسیک عضله قلب، بیماریها و عوارض عروقی مغز، بیماریهای التهاب قلب.
3- کدهای پوچ و بیهوده (Garbage codes )
کدهای پوچ، بیهوده و گمراه کننده عبارتند از" آن دسته از علائم، نشانه ها و وضعیتهایی که می توانند بطور معمول وجود داشته باشند، یا بعنوان حالات واسط و یا علل فوری مرگ پدید آیند ولی نمی توانند علت مرگ واقع شوند" در واقع کدهای پوچ آسانترین"علت انتخابی" است که بصورت معمول شایعترین به مرگها منتسب می شوند مثل:
• ایست قلبی تنفسی
• نارسایی قلبی
• آمبولی ریه
• DIC
• عقب ماندگی ذهنی
• کهولت بدون زوال عقل
در کشورهای مختلف بسته به شرایط اجتماعی ، بسته به اینکه تشخیص دهنده علت مرگ چه کسانی هستند کدهای پوچ انتخاب شده نیز متفاوت است .
بطور مثال در امریکای لاتین کد پوچ "مشکوک به قتل " شایع ترین کد پوچ مورد استفاده است. در کشورهای عربی مثل مصر شایع ترین علت مورد استفاده COPD است. در کشورهای آسیای جنوب شرقی سرطان بدون ذکر جزئیات است در ایران شایع ترین کد پوچ "ایست قلبی تنفسی" یا القابی مشابه آنست.
در بررسی هر یک از این علل منتسب به پوچی و بیهودگی به جزئیات زیر باید توجه کرد:
• ایست قلبی تنفسی در واقع تابلوی مرگ است و میتواند فقط علت فوری و دلیلی برای وقوع مرگ باشد و نمی تواند علت اولیه باشد.
• آمبولی ریه یک علت واسط است که معمولاً بدنبال دستکاریهای جراحی، شکستگیهای استخوانی طویل و... پدید می آید در واقع اینها علت مرگ اند.
• DIC (Disseminate Intravascular Coagulation) این پدیده علت واسط یا علت فوری و تابلوی مرگ باید تلقی گردد و به تنهایی نمی تواند علت زمینه ای و در نتیجه علت مرگ باشد.
• عقب ماندگی ذهنی خودبخود به مرگ منجر نمی گردد. ممکنست عقب ماندگان ذهنی برای ابتلاء به بعضی بیماریها و صدمات بیشتر در معرض خطر قرار داشته باشند ولی بدون شروع هر یک از بیماریها و آسیبها، سلسله وقایعی که باید به مرگ منجر گردد بخودی خود آغاز نمی شود.
• سپتی سمی اغلب به دنبال بیماریهای عفونی و برخی از بیماریهای غیر واگیر پدید می آید، خود بخود به عنوان آغاز کننده سلسله وقایع منجر به مرگ نمی باشد.
• نارسایی قلبی بدنبال بیماریهایی غیر واگیر پدید می آید و خودبخود آغاز نمی گردد اما می تواند علت نهایی مرگ باشد.
• سرطان بدون ذکر جزئیات نیز در واقع پاسخی گمراه کننده برای تعیین علت مرگ است.
• مشکوک به قتل نیز علت مرگی است که ممکنست از نظر حقوقی و قضایی ارزش داشته باشد ولی در برنامه های بهداشت عمومی کارآیی ندارد.
بالای صفحه
مهم ترین گروه کلی که در جهان بیشترین حجم کدهای بیهوده را در خود جای می دهند "علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم است" مثل:
علائم و نشانه های مرتبط با دستگاه قلبی عروقی
علائم و نشانه های مرتبط با دستگاه گوارش و شکم
علائم و نشانه های مرتبط با دستگاه پوست و بافت زیر جلد
علائم و نشانه های مرتبط با دستگاه اسکلتی عضلانی
علائم و نشانه های مرتبط با دستگاه ادراری
علائم و نشانه های مرتبط با شناخت، ادراک، حالات عاطفی و رفتاری
علائم و نشانه های مرتبط با صدا و صحبت
یافته های غیر طبیعی در آزمونهای خونی بدون تشخیص معین.
یافته های غیر طبیعی در آزمونهای ادراری بدون تشخیص معین.
یافتهای غیر طبیعی در آزمونهای سایر مایعات و بافتهای بدن که بدون تشخیص معین هستند
یافته های غیر طبیعی در آزمونهای تصویر برداری و پرتونگاری و در آزمونهای عملکردی، بدون تشخیص معین.
تشنج های ناشی از تب و دما
در کلام آخر میتوان گفت که کدهای پوچ و بیهوده در انتساب علل به مرگ عبارتند از عللی که سبب شناختی معینی را نتوان به آنها منتسب نمود.
بالای صفحه
اقلام و عناصر گواهی فوت:
گواهی فوت از چهار قسمت عمده زیر تشکیل یافته است:
1- مشخصات عمومی متوفی
2- علت مرگ
3- شرایط وقوع مرگ
4-مشخصات صادر کننده گواهی فوت
مسئولیتهای پزشکان در مورد صدور گواهی فوت و اجزا آن:
هر چند مسئولیت اصلی پزشکان در ثبت مرگ اعلام وقوع و تکمیل قسمت پزشکی آن یعنی علت مرگ میباشد پزشک صادر کننده گواهی فوت بایستی سایر قسمتهای گواهی فوت را نیز با دقت تکمیل کند. پزشک معاالج متوفی یا هر پزشک دیگری که شاهد مرگ یک انسان در هر مکانی اعم از بیمارستان یا مطب یا منزل است، یا اگر اطرافیان و مقامات مسئول تقاضا نمایند وظیفه دارد گواهی فوت متوفی را صادر کند، اما از طرف دیگر نمی توان پزشکی را در صورتیکه نتواند علت مرگ را تعیین کند یا سایر اجزای گواهی فوت مانند هویت را مشخص نماید به صدورگواهی فوت مجبور کرد. پزشکان باید آگاه باشند که صدور گواهی فوت به منزله پذیرش مسئولیت همه اجزای آنست. یادآوری می شود که بار اصلی مسئولیت از نظر مسائل قانونی بیشتر متوجه سایر اجزای تشکیل دهنده گواهی فوت است. در شرایط عادی به ندرت ممکن است که یک پزشک برای تعیین نادرست علت مرگ مورد بازخواست قرار گیرد ولی امکان بازخواست برای اجزاء دیگر گواهی فوت زیاد است. بناراین توصیه می شود در صورت وجود هر گونه ابهام صدور گواهی فوت به مرجع قانونی آن یعنی پزشکی قانونی ارجاع داده شود.
بالای صفحه
تعریف علت مرگ:
ابتدا لازم است علت مرگ را تعریف نموده و هدف خود را از این تعریف روشن نماییم.
دوازدهمین مجمع سارمان بهداشت جهانی در سال 1967 علل مرگ را به منظور ثبت در گواهی پزشکی بصورت زیر تعریف کرد:
همه بیماریها، وضعیتهای ناخوشی و آسیبهایی که خود موجب مرگ شدهاند و یا به وقوع آن کمک کرده اند این تعریف همچنین شرایط وقوع حوادث و سوانح یا خشونت را نیز در بر می گیرد.
الف: بیماریها، وضعیتهای ناخوشی و آسیبهایی که موجب مرگ شده اند.
ب: شرایطی که موجب آسیب در اثر حوادث و سوانح یا خشونت شده است.
ج: بیماریها: وضعیتهای مرضی که وجود آنها به تنهایی موجب مرگ نمی شود ولی به وقوع مرگ کمک کرده یا موجب تسریع آن شده اند.
هدف از ارائه تعریف دقیق اینست که مطمئن شویم تمام اطلاعات مرتبط با مرگ در گواهی فوت ثبت شود.
فرم بین المللی گواهی پزشکی علت مرگ در ضمیمه آمده است.
در این فرم دو قسمت 1 و2 وجود دارد که قسمت 1 نام بیماریها، آسیبها یا عوارض ناشی از آنها که موجب مرگ شده است ثبت می شود. در خط الف نام آخرین بیماری یا آسیب یا معاینه ای که قبل از مرگ وجود داشته است (THE MOST RECENT CONODITION ) میآید. این واژه تشخیصی بوده و با ترمینولوژی پزشکی ثبت می شود. حال از خود میپرسیم علتی که موجب بیماری یا وضعیت نوشته شده در خط الف شده بود چیست؟ این واژه تشخیصی نیز با ترمینولوژی پزشکی در خط ب خواهد آمد و در مورد خط ج نیز به همین شکل عمل میشود.
مثال1: خانم 45 ساله ای در ساعت 9 صبح خرداد ماه به علت شکستگی استخوان ران در منزل خویش به درمانگاه ارتوپدی یک بیمارستان منتقل می شود و همانروز بستری می گردد. پس از اقدامات درمانی مناسب در هشتمین روز بستری با تشخیص آمبولی ریه فوت می کند. در بررسیهای بیشتر مشخص می شود که متوفی چهار سال دارای کارسینوم پستان بوده که به فمور متاستاز داده بود. نحوه تکمیل فرم چگونه است؟
خط الف) آخرین بیماری، آسیب یا عارضه: آمبولی ریه
خط ب) چرا متوفی امبولی ریه کرده: شکستگی استخوان ران
خط ج) چرا استخوان ران متوفی شکسته: متاستاز ثانویه سرطان
و اگر خط د هم وجود داشته باشد منشأ متاستاز به استخوان چیست: کارسینوم پستان
مثال2 : آقای 22 ساله ای بعد از تصادف اتومبیل به اورژانس آورده شده است هنگام پذیرش فاقد نبض و تنفس بوده و عملیات احیا موثر واقع نمی شود. در لاپاراسکوپی مشخص می شود که کبد بیمار پاره شده و پریتوان پر از خون است. به نظر میآید بیمار به علت شوک هیپولیک در اثر خونریزی دچار ایست قلبی تنفسی شده و فوت کرده است. نحوه تکمیل فرم:
الف: شوک هموراژیک
ب: خونریزی در پریتوان
ج: پارگی کبد
د: تصادف با اتومبیل
قسمت2: فرم مربوط به سایر بیماریها و وضعیتهای مهمی است که قبلاً یا در زمان وقوع مرگ وجود داشته اند و به روند مرگ کمک کرده اند ولی خود به تنهایی نمیتوانستند موجب مرگ شوند، همچنین موجب بیماریهای نوشته شده در قسمت 1 نبودهاند:
مثال3: آقای 61 ساله ای از پنج سال قبل با تشخیص دیابت نوع دوم روزانه دو قرص گلی بن کلامید مصرف میکرد. همچنین از چهار سال قبل به علت انسداد قلبی عروقی (CAD ) و فشار خون زیر نظر متخصص قلب تحت درمان دارویی بوده و یکبار نیز در CCU بستری شده بود. ده روز قبل از فوت به علت اسهال آبکی شدید در بیمارستان بستری شده و با کشت مدفوع تشخیص وبا داده شده چهار روز بعد از بستری دچار اورمی شده و کراتینین وی تا 12 بالا میرود و تحت همودیایلز قرار میگیرد ولی نارسایی کلیه بیمار اصلاح نشده و در روز دهم بستری با ایست قلبی تنفسی فوت می کند. نحوه تکمیل فرم:
قسمت 1: الف: نارسایی حاد کبد
ب: ویبریوکلرا
قسمت 2: دیابت غیر وابسته به انسولین- بیماری عروقی کرونری – پرفشاری خونی
مثال 4: در تاریخ 13 دی ماه 1382 یک مرد 21 ساله که در تصادف اتومبیل به شدت مجروح شده بود به علت ضربه مغزی در اثر شکستگی جمجمه مدت کوتاهی بعد از ورود به بیمارستان فوت کرد.حسب گزارش پلیس متوفی راننده اتومبیلی بود که در ساعت 15/2 صبح درتقاطع خیابان الف با ب پس گذشتن از خط وسط خیابان از روبرو با اتومبیلی که از طرف مقابل می آمده برخورد نموده است. اتوپسی نشان داد که اتانول خون متوفی 24/.. گرم در صد بود.نمونه تکمیل شده قسمت علت مرگ گواهی پزشکی در ذیل میاید:
قسمت1: الف: کوفتگی مغز
ب: شکستگی جمجمه
ج: اصابت سر به جسم سخت
د: تصادف دو وسیله نقلیه موتوری
قسمت 2: مسمومیت حاد با الکل
بالای صفحه
نکاتی که بایستی در تکمیل بخش علت مرگ گواهی فوت رعایت شود عبارتند از:
1- علت مرگ باید با واژه های تشخیصی و ترمینولوژی پزشکی مانند واژه هایی که در تشخیص بیماری ها بکار برده میشود نوشته شود.
2- منظور از واژه تشخیصی، بیماری، آسیب یا عوارضی است که موجب فوت شده است.
3- باید از نوشتن تابلوی مرگ مانند ایست قلبی تنفسی، ایست قلبی و نظایر آن خودداری شود.
4-باید از نوشتن شکایات، نشانههای بالینی (آسیت، زردی و ...)، یافتههای آزمایشگاهی، و سایر کلماتی مانند آسیستول و ... خودداری شود.
5- بایستی از بکاربردن کلمات اختصاری(Abbreviation ) بدلیل ایجاد مشکل در کدگذاری اجتناب شود
6- ابتدا از آخرین بیماری یا وضعیتی که متوفی قبل از مرگ داشت شروع می کنیم و آن را در قسمت الف (بالاترین خط قسمت 1) مینویسیم.
7- برای نوشتن نام بیماری در خط های پایین از نظر زمانی به عقب بر می گردیم.
8- در قسمت 1 مقابل هر خط فقط نام یک بیماری یا وضعیت نوشته می شود.
9- توالی علیتی نوشتن نام بیماریها و وضعیتها رعایت شود.
10- در تمام موارد معیار تشخیص بیماریها و وضعیتها برای تعیین علت مرگ و تکمیل گواهی فوت، قضاوت پزشک معالج و صادرکننده گواهی است.
11- اگر تعداد بیماریهای منجر به مرگ از تعداد محلهای پیشبینی شده در گواهی فوت زیادتر باشد باید آخرین بیماری یا وضعیت قبل از مرگ در خط الف و بیماری آغاز کننده در خط د نوشته شود و از میان بیماریها بین این دو مهم ترین و موثرترین آنها که رابطه علیتی قوی تر دارند انتخاب شود. هر چند میتوان نام بیماریهای بیشتری را نیز با اضافه کردن حروف ه و ... نوشت.
12- هیچگونه توالی در بیماریهای قسمت 2 مورد نظر نیست. هر تعداد بیماری را که به روند مرگ کمک کرده اسست بدون آنکه به یکدیگر ارتباطی داشته باشد می توان نوشت.
چند مثال دیگر:
1 |
الف: توکسوپلاسموز مغزی |
ب: سندرم ضعف ایمنی اکتسابی |
ج: ایدز |
د:--- |
2 |
اعتیاد به مواد مخدر تزریقی |
1 |
الف: هیپوتنشن پایدار |
ب: پانکراتیت حاد |
ج: پانکراتیت عود کننده |
د: الکلیسم مزمن |
2 |
......... |
1 |
الف: نارسایی دریچه میترال |
ب: اندوکاردیت |
ج: لوپوس سیستمیک |
د:......... |
2 |
فشار خون اولیه- عفونت با مایکوباکتریوم آویوم منتشر |
1 |
الف: باکتریمی پسودومونیایی |
ب: عفونت دستگاه ادراری |
ج: همی پلژی |
د: سکته مغزی |
2 |
......... |
1 |
الف: بیماری انسداد شدید راههای هوایی |
ب: برونشیت آسمی |
ج: برونشیت مزمن |
د: مصرف مزمن سیگار |
2 |
پرفشاری خون اولیه |
بالای صفحه
صدور گواهی فوت دوره حول تولد:
دوره حول تولد عبارتست از فاصله زمانی 154 روزگی جنین (22 ماهگی حاملگی، وزن 500 گرم) تا 7 روز بعد از تولد.
قسمت علت فوت دوره حول تولد از 5 جز تشکیل شده که دو جزء آن به بیماریها یا وضعیت جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز و دو جزء آن به بیماریها و وضعیتهای مادر و یک جزء آخر آن به سایر شرایط مرتبط با فوت جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز اختصاص دارد:
الف: بیماری یا وضعیت اصلی جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز
ب: سایر بیماریها یا وضعیتهای جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز
ج: یبماری یا وضعیت اصلی مادر که بر فوت جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز موثر بوده است.
د: سایر بیماریها یا وضعیتهای مادر که بر فوت جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز موثر بوده است.
ه: سایر شرایط مرتبط با فوت جنین یا نوزاد کمتر از 7 روز.
نکاتی که باید در تکمیل بخش علت مرگ گواهی فوت دوره حول تولد رعایت شود عبارتند از:
1- علت مرگ باید با واژه های تشخیصی و ترمینولوژی پزشکی مانند واژه هایی که در تشخیص بیماری ها بکار برده میشود نوشته شود.
2- منظور از واژه تشخیصی، بیماری، آسیب یا عوارضی است که موجب مرگ شده است.
3- باید از نوشتن تابلو مرگ مانند ایست قلبی تنفسی و نظایر آن خودداری شود.
4- باید از نوشتن شکایات نشانه های بالینی (آسیت، زردی و...)، یافتههای آزمایشگاهی و سایر کلمات مانند آسیستول و فیبریلاسیون بطنی خودداری شود.
5- بایستی از بکاربردن کلنمات اختصاری خنوددداری شود.
6- در مقابل الف و ج فقط نام یک بیماری یا وضعیت می آید.
7- در مقابل ب و د هر تعداد بیماری یا وضعیت را میتوان نوشت.
8- در تمام موارد معیار تشخیص بیماریها و وضعیتها برای تعیین علت مرگ و تکمیل فوت قضاوت پزشک معالج یا صادر کننده گواهی است. ممکن است یک پزشک با شرح حال، معاینه بالینی، یافته های آزمایشگاهی و سیر بیماری به تشخیص برسد و پزشک دیگر فقط اتوپسی را معتبر بداند.
مثال1: در خانم 26 ساله ای با بارداری اول که دارای پریود مرتب بوده و مراقبتهای دوران بارداری وی از 10 هفتگی آغاز شده بود، به جز باکتریوری بدون علامت مشکل دیگری نداشت، در 32-30 هفتگی تاخیر رشد جنینی مورد شک قرار گرفت و در 34 هفتگی بارداری تایید شد. با عمل سزارین یک نوزاد پسر با وزن 1600 گرم به دنیا آمد. وزن جفت 300 گرم و به نظر می رسید که دچار اختلال خونرسانی شده است سندرم دیسترس تنفسی بوجود آمد و به درمان جواب نداد. نوزاد درروز سوم تولد بطور ناگهانی مرد. گزارش اتوپسی به قرار زیر است:
Extensive pulmonary hyaline membrane and massive intravascular hemorrhage
گواهی تکمیل شده: الف: خونریزی داخل مغزی
ب: سندرم دیستری تنفسی
ج: نارسایی جفت
د: باکتریوری دوران حاملگی
ه: سزارین
مثال2: یک خانم دیابتیک شناخته شده که در بارداری اول خود به خوبی کنترل شده بود در 32 هفتگی بارداری به آنمی مگالوبلاستیک مبتلا شد. در 38 هفتگی بارداری زایمان تحریک شده ماحصل زایمان طبیعی نوزاد با وزن 3200 گرم بود که دچار هایپوگلیسمی شده و در روز دوم تولد مرد. نوزاد مبتلا به Truncus Arteriosus بود. گواهی تکمیل شده:
الف: Truncus Arteriosus
ب: هایپوگلیسمی
ج: دیابت وابسته به انسولین
د: آنمی مگالوبلاستیک
ه- ------
گواهی فوت در ایران با آنچه که پیش از این بحث شد تفاوتی ندارد بلکه کار به مراتب آسانتر شده است. تنها تفاوت آن عدم وجود قسمت 2 برای بیماریها و وضعیتهای مبهمی است که قبلاً یا در زمان وقوع مرگ وجود داشته است.
بالای صفحه
جنبههای قانونی و حقوقی ثبت علل مرگ:
هر پزشکی مجاز است برای هر فرد فوت شده ای در هر شرایطی گواهی فوت صادر کند ولی باید توجه داشت که صدور گواهی فوت به منزله پذیرش همه مسئولیتها و عواقب احتمالی آنست. توصیه میشود در موارد زیر برای پیشگیری از عواقب قانونی احتمالی، متوفی جهت صدور گواهی فوت به پزشکی قانونی ارجاع شد.
- هر گونه مرگ غیر عادی و مشکوک مانند موارد که نشانههایی از خشونت (آثار ضرب و جرح، تجاوز، سوختگی، شک به قتل و...) دیده می شود.
- خودکشی، غرق شدگی
- مرگهای ناگهانی بدون توجیه بخصوص در زنان و کودکان
- سوانح و حوادث مثل تصادفات رانندگی (راننده، سرنشین، عابر)، سقوط از بلندی، سوختگی، مسمومیت با دارو بخصوص در کودکان و زنان جوان
- بیماریهای شغلی یا فوت در محیط کار
- رفتار مشکوک، اصرار، تناقض گویی و تحمیل همراهان، پیشنهاد و حقالقدم یا ویزیت غیر معمول
- عدم ابراز هویت و فقدان اطلاعاتی که برای ثبت در گواهی فوت لازم است.
- وقتی که علت مرگ نامشخص است.
مواردیکه باید در تکمیل گواهی فوت رعایت شود.
• استفاده از فرم سه نسخه اصلی (نسخه کپی شده یا ساختگی بدون شماره سریال مورد قبول نیست)
• استفاده از خودکار آبی (از خودکار مشکی و روان نویس استفاده نشود)
• قلم خوردگی نداشته باشد
• تکمیل همه اجزای گواهی فوت
• در صورتیکه بعضی قسمتهای گواهی فوت توسط افراد دیگری مثل کارمند پذیرش یا منشی بخش تکمیل شود در هر حال مسئولیت آن با کسی است که بعنوان صادر کننده گواهی را امضاء می کند.
• هر سه برگ باید امضاء شده و ممهور گردد. (مهر امضا قبول نیست)
بالای صفحه
وظائف مراکز بهداشتی و خانههای بهداشت:
از آنجائیکه علتهای زیادی ممکن است به مرگ افراد بیانجامد و با توجه به اینکه مرگ یکی از پنج واقعه حیاتی الزامی برای ثبت است (تولد، مرگ، ازدواج، طلاق، مهاجرت) در صورت وقوع هر مورد مرگ اقدامات ذیل انجام میشود.
مرحله اول، ثبت وقوع فوت بوده که توسط بهورز، رابط بهداشتی و یا کاردان مرکز بهداشتی درمانی در فرم ثبت مرگ انجام میشود. بهورز باید چنانچه در جمعیت تحت پوشش مرگی به وقوع بپیوندد ضمن وارد نمودن کلیه مشخصات مورد نیاز درفرم ثبت مرگ در اولین زمان ممکن (مثل اولین دهگردشی) پزشک را در جریان قرار دهد. مشخصات درج شده در فرم ثبت مرگ شامل مشخصات شناسنامه ای متوفی (نام و نام خانوادگی و ....)، آدرس، تاریخ و محل فوت و علت فوت (مستقیم، زمینه ای و واسط فوت) میباشد.
در مرحله دوم پزشک با اطلاع از فوت شخص (از طریق بهورز، کاردان ویا رابط بهداشتی) با پرس وجو در مورد علل وقوع فوت و بررسی مدارک پزشکی متوفی علت واقعی فوت را در فرم ثبت مرگ وارد میکند. علت فوت در فرم خطی ثبت مرگ دارای دو جز علت زمینه ای و علت مستقیم فوت میباشد. قابل ذکر است مواردی چون کهولت، ضعف، ایست قلبی تنفسی، سرطان بدون ذکر جزئیات، فوت کودکان با سکته قلبی و فوت علل نامعلوم جز کدهای پوچ و غیر ممکن برای مرگ محسوب میشود. در چنین مواردی حتماً باید علت زمینه ای و علت مستقیم مرگ ذکر شود چون بهر حال ایست قلبی تنفسی معلول همه علتهای مرگ است و خود علت اصلی بشمار نمی رود.
چنانچه بستگان متوفی درخواست صدور گواهی فوت از پزشک نمایند پزشک مرکز موظف است تنها از برگه های گواهی فوت استاندارد استفاده کند، در خصوص صدور گواهی فوت توجه به نکات ذیل اساسی است.
1- گواهی فوت برای موارد مرده زایی (از هفته20 حاملگی به بعد)، فرزندان مرده بدنیا آمده و سایرسنین تکمیل میشود و نیازی به تکمیل آن در مورد سقط جنین (قبل از هفته 20 حاملگی) نیست.
2- تاریخ تولد و فوت باید بر اساس روز، ماه و سال به عدد و حروف ذکر شود.
3- برای موارد مرده زایی یامرگ نوزادی که دارای شناسنامه نمیباشند لازم است نام و نام خانوادگی پدر متوفی وضعیت و سن متوفی ذکر شود.
4- علت فوت بر حسب گروه سنی در یکی از دو قسمت 1 موارد مرده زایی یا نوزادان تا 7 روز و 2 از روز هشتم تولد به بعد وارد میشود.
5- علت فوت در موارد مرده زایی یا نوزادان تا 7 روز حداکثر در چهار جز تکمیل میشود که شامل است بر:
الف) بیماری یا وضعیت اصلی که منجر به فوت جنین یا نوازد شده است مثل تولد زود رس
ب) بیماری مهمی که منجر به فوت جنین یا نوزاد شده است مثل نارسایی ریه جنین
ج) بیماری یا وضعیت اصلی مادر که برای فوت جنین یا نوزاد موثرتر بوده است مثل کنده شدن زودرس جفت
د) سایر بیماریها یا وضعیتهای مادر که بر روی جنین یا نوازد موثر بوده است مثل خونریزی مادر
6- علت فوت در موارد مرگ پس از روز هشتم و به بعد حداکثر در سه قسمت وارد میشود که شامل است بر:
الف) آخرین بیماری یا وضعیتی که منجر به فوت شده است مثل شوک هیپوکسیک
ب) بیماری یا وضعیتی که منجر به قسمت الف شده است مثل خونریزی داخلی
ج) بیماری یا وضعیتی که منجر به قسمت ب شده است مثل تصادف با اتومبیل
در موارد ذیل مجوز دفن توسط پزشکی قانونی می بایست صادر شود:
قتل- خودکشی- مرگ به دنبال هر گونه منازعه- مرگ ناشی از صدمات هر نوع سلاح سرد یا گرم- مرگ بدنبال حوادث رانندگی و تصادف- مرگ بدنبال مسمومیت- مرگ بدنبال سوء مصرف مخدر- مرگ بدنبال حوادث غیر مترقبه (زلزله- سیل و ...)- مرگ ناشی از کار (حوادث شغلی و ...)- مرگ در زندان، پرورشگاه، بازداشتگاه، اردوگاه، پادگان، مهمانسرا، آسایشگاه و ... – مرگ در معابر عمومی و پارکها- مرگ ناشی از اقدامات تشخیصی و درمانی و مرگ حین یا متعاقب زایمان یا سقط جنین (مرگ مادر یا نوزاد)- مرگ حین یا متعاقب ورزش- مرگهای ناگهانی- غیر منتظره و غیر قال توجیه- هر مرگ که احتمال شکایت از کسی مطرح باشد- هر مرگ مشکوک و با علت نا مشخص- هر نوع مرگ افراد ناشناس و مجهول الهویه- مرگ اتباع بیگانه- هر مرگی که احتمال جنایت در آن میرود.
بالای صفحه