زور می گفتند ، جفا می کردند ، اصلا شخصیت و هویت ایرانی را سربازار گذاشته و چوب حراج می زدند . خودگزی شیوه کارشان بود اما غریبه ها را می پرستیدند . آن هم غریبه هایی که از ینگه دنیا می آمدند و حتی رایحه بهشتی کشور گل و بلبل دماغ شان را پایین نمی آورد .
هر کاری می خواستند می کردند ، هر جور دلشان می خواست دست به ور انداز مردم می زدند. امور حساس را قبضه می کردند و فعالیت های در حد پادویی را به جماعت ایرانی وا می گذاشتند .
خلاصه کلام ، به جهت آمریکایی بودنشان برای ما تره هم خرد نمی کردند و از بین عمله حکومت کسی نبود که چشم غره ای به آنها برود . و اگر در بین مردم کسی این کار را می کرد حسابش با بند و کابل و سیلی و آپولو و اتو و انبردست و این جور چیزها بود .
خلاصه اوضاع حسابی وغیر حسابی به هم ریخته بود تا اینکه کسی بلند شد و گفت : نه خیر ! این جوری نمی شود و بعد مردم را مخاطب قرار داد و گفـت : بلند شید و اسم خدا را ببرید و بشورید به آنچه که شـور زندگی را از شما گــرفته است . و حرف هایش بوی آزادی می داد . بوی کرامت ، با حرف هایش دست هایت را احساس می کردی و این که می توانی آنها را مشت کنی . گام هایت را می یافتی و می توانستی باور کنی که می توانی روی آنها بایستی . صدایش از آن ور دنیا بلند شده بود اما گویی خودش در بین مردم حضور داشت . گویی در کنارت راه می رفت . گرمای وجودش
تو را گرم می کرد. ، خلاصه رفتیم و درخیابان ها جاری شدیم ، رفتیم و شوریدیم ، رفتیم و زخمی شدیم ، شهید شدیم ، معلول شدیم اما دست از مبارزه نکشیدیم تا اینکه با پیرمان به یک خط پایان رسیدیم و این پایان را ما رقم زدیم . پایان حضور بیگانگان در میهن ، و این آغاز ایستادن بر روی پای خودمان بود .
و اما روی پای خودمان که ایستادیم چشم های دشمن هایمان چهار تا شد و این بار از زمین و آسمان و دریا بر ما شوریدند . آن هم هشت سال ، باز هم ایستادیم ، زخمی و شهید و اسیر شدیم و رنج ها را به جان خریدیم تا این که مهاجمان از رو رفتند و کنار کشیـدند و ما ماندگاری استقـلال و آزادی و کرامت مان را جشــــــن گرفتیم و ...
و حال سی سال گذشته است ، از اتفاقی که ما را به نور پیوند داد و حال درسی امین نور باران عید انقلابمان هستیم و دیگر نمی گوئیم پاسداری از این رنج سی ساله چگونه باید باشد . همین قدر می گوئیم که مرکز ثقل این پاسداری دانشگاه است و امانت باید دست فرهیختگانی باشد که همیشه خدا سرنوشت ملت را رقم می زنند . یعنی دانشجویانی که مشکات آینده این سرزمین اند . ... والسلام