مقالات

دمی با حافظ

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

 

به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی

از سر خواجگی کون و مکان برخیزم

 

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

 

بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم

 

خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات

کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم

 

گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش

تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم

 

روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

 

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.